بازار هاي مشهد

تور مشهد لحظه آخري – تور مشهد قطار – تور مشهد با هواپيما – تور مشهد ارزان – تور مشهد زميني – بازارهاي مشهد – ديدنيهاي مشهد

تاريخچه مشهد

در هر آفرينش بهانه‌اي هست، در هر ساخت، در هر زايش، در خلقت انسان، در ساختن چتر، در كاشت هر دانه گندم، براي كشيدن هر ديوار، شهر هم براي تولدش بهانه‌اي دارد. بعضي شهرها را خاكشان بهانه آباداني مي‌شود، بعضي‌ها آب، چندي تجارت، و مشهد را عشق ساخته. پا كه به خاكش مي‌گذاري، حواست باشد هواي دلت را داشته باشي كه بي‌هوا نماند.

به درون خاطرات شهر كه بيايي، در ميان همه گرد و غبارهايش يك باغ سبز هست، باغ حميدبن قحطبه طايي. قبل از آن اين خاك خيلي تنها بود تا كه آقايي آمد و تنهايي شهر و مردمانش را براي هميشه كشت. اينجا هر وقت دلت گرفت، كافي است بگويي «السلام عليك يا علي بن موسي الرضا(ع)»

مشهد در آغاز قرن سوم متولد شد، در يك روز تلخ وقتي يك ستاره بر خاك افتاده بود، صداي گريه مي‌آمد، جگري خونين بود، خورشيد به شهادت رسيده بود.

كمي آن سوتر توس است. شهري با برج‌هاي ويران، شهري خاكستري كه در كابوس‌هايش همواره آتش است كه مي‌سوزد، خون است كه مي‌ريزد توس است كه مي‌ميرد. اينك در ميانه‌اش فردوسي خفته با حنجره‌اي كه دليري‌ها، ميهن‌پرستي‌ها و ايران را خوانده است. با تك تك كلمات شاهنامه. در اساطير آمده است كه فرمان ساخت توس را جمشيد، پادشاه كياني داد. با هجوم خون ريز تورانيان اين شهر ويران شد. توس نوذر سپه سالار كيخسرو شهريار ايران زمين، كمربست به آباداني اين شهر و نام خود بر آن نهاد. توس ۹۰۰ سال در اين شهر زيست و مرد. اينك تنش ذره ذره بر باد مي‌رود پاي ديوارهاي ويرانه توس، جايي كه مارها فلس مي‌اندازند.

توس كجاست؟

توس نه نام يك شهر بلكه نام منطقه‌اي وسيع بوده است، كه در بطن آن شهرهايي مي‌تپيده است همچون نوغان و طابران كه از آبادترين اين شهرها بوده‌اند؛ در برگ‌هاي تاريخ آورده‌اند كه اين دو شهر هزار قريه آبادي را در بر مي‌گرفته است. در طول تاريخ گاه نوغان اعتبار افزون يافته و گاهي طابران. نوغان اينك در دل شهر قرار گرفته و شور و شر گذشته‌اش در فريادهاي ميدان تره بار، هنوز جاري است. طابران در بيست كيلومتري غربي شهر مشهد قرار دارد، با بقاياي ارگ و باروي نيمه ويراني كه مردم آنرا قصر مأمون مي‌خوانند و بنايي كه به بقعه هارونيه مشهور است.

با پاهاي خسته يزدگرد

توس در دوره ساساني در مسير تجاري و حكومتي گرگان ـ نيشابور به مرو ـ بلخ بوده است. عبور جاده ابريشم از آن و قرار گرفتن در مسير تجاري و حكومتي باعث آباداني اين شهر مي‌شود.

در سالهاي پاياني حكومت ساسانيان شهر توس جزء اصلي‌ترين شهرهاي مرزي ايران زمين بوده است.

آنگاه كه يزدگرد از مقابل سپاهيان عرب گريخت به خراسان روي آورد و به توس رسيد. از حاكم توس و مرزبان خود پناه خواست. حاكم توس مي‌دانست حضور پادشاه امكان يورش مسلمان‌ها را افزايش مي‌دهد، او به اين بهانه كه شهر توس گنجايش موكب پادشاهي را ندارد، يزدگرد را مغموم و دلسرد راهي مرو كرد. حاكم مرو به استقبال تن خسته و در به در يزدگرد شتافت، يزدگرد در همان حال از حاكم مرو خراج عقب افتاده و الواح مالي مرو را بازخواست، حاكم قصد كشتن يزدگرد را كرد. يزدگرد گريخت، پادشاهي بدون سپاه، با پاهاي خسته اسبش با تن گرسنه خودش به آسيابي پناه برد. آسيابان به وسوسه جواهرات در سال ۳۱ هجري خون يزدگرد را مي‌ريزد و حكومت چهارصد ساله ساسانيان پايان مي‌گيرد.
در بامداد اسلام

توس در زمان خلافت عثمان فتح شد و نداي آزادي و آزادگي به گوش مردم اين سرزمين رسيد. در سال ۳۵ هجري خواجه‌ربيع ابن خثيم از زهاد هشتگانه صدر اسلام و از تابعين (كساني كه صحابه پيغمبر(ص) را درك كردند) به توس مهاجرت كرد. خواجه سردار و دوست امام علي عليه‌السلام بود. نمي‌توانست انحراف و كاخ‌سازي معاويه را كه خويشش بود ببيند، دلخسته و غمگين به اين منطقه آمد ولايت علي(ع) و عشق علي(ع) را به مردم اين منطقه آموخت و در سال ۶۱ رحلت كرد.

حكومت تاريك و تلخ امويان به شمشير سردار ايراني، ابومسلم از هم پاشيد، عباسيان اين قوم فتنه‌گر با حيله و نيرنگ تن سردار جوان را به خاك مهمان كردند و خون سرخ ابومسلم تا ابد بر دفتر تاريخ نقش بست.
خورشيد بر خاك مي‌افتد

بي‌كفايتي واليان عباسي و ظلم و جور آنها باعث شد تا فرياد آزادي‌خواهي از حنجره مردم خراسان برآيد و سر به شورش بر دارند. آشوب تا به آنجا بالا گرفت كه هارون الرشيد، در سال ۱۸۹ براي سركوب فرياد دادخواهي رهسپار ولايت شرقي شد. فرماندار خراسان، علي بن عيسي فرصت‌طلبانه با هداياي بسيار كه با به بند كشيدن گوشت و استخوان و ناموس مردم خراسان به چنگ آورده بود به ري نزد هارون شتافت. هارون او را به حكمراني و ظلمراني پايدار داشت. پس از يكسال، شورش از حد گذشت، هارون وي را بر كنار كرد و در سال ۱۹۲ خود براي استقرار امنيت كامل راهي خراسان شد. در بهار وقتي دشت توس را عطر خاك و باران مسخ مي‌كرد و بادهاي شمالي تن را مور مور، هارون با تني رنجور و بيمار به توس رسيد. بيماري شدت گرفت، هارون درگذشت و در سناباد در تالار كاخ بزرگ باغ حميدبن قحطبه به خاك سپرده شد.

اين كاخ مركز تحولات در توس آن زمان بوده است. حضرت رضا(ع) هنگام عزيمت به مرو در اين باغ اقامت كردند. مأمون براي جلب حمايت شيعيان و رسيدن به حكومتي ديرپا، با فراخواني و اجبار امام رضا(ع) به پذيرش ولايتعهدي، امام(ع) را در دهم شوال سال ۲۰۱ از مدينه به مرو آورد. سياستمدارانه دستور داد تا با نام مبارك امام(ع) خطبه بخوانند و سكه بزنند. يكسال و نيم بعد و پس از سپري شدن ماه‌هايي پر از حادثه، مأمون امام را همراه خود كرد و مرو را به قصد بغداد پشت سر گذاشت. مأمون ابتدا در سرخس وزير زيرك خود فضل بن سهل را كشت. آنگاه به توس رسيد، در نوغان توقف كرد و در همان درنگ كوتاه نقشه پليد خود را به اجرا در آورد و امام را به شهادت رسانيد.

حضرت را كنار قبر مأمون قاتل پدرش به خاك سپردند. زائرانش گرد تا گردش سكنا گزيدند و هسته اوليه شهر مشهد تشكيل شد.
سامانيان اولين آبادگران

بعد از حكومت پليد امويان و عباسيان، در دوره سامانيان است كه توس دوباره از خاكستر ويراني سر بر مي‌آورد و با نام يك شهر آباد بر تارك تاريخ مي‌درخشد.

از اولين كساني كه گام برداشت بر مشهدالرضا(ع)، ابومنصور محمدبن عبدالرزاق توسي، حاكم توس و مشهور به كنارنگ بود.

در نوجواني فردوسي اولين شاهنامه منثور به دستور او در شهر طابران تدوين شد. فردوسي در ديباچه شاهنامه از اين ايراني‌نژاد با احترام زياد ياد كرده است:

يكي پهلوان بود دهقان نژاد

دلير و بزرگ و خردمند و راد
شيخ صدوق از قول امير ابومنصور نوشته است:

«من در جواني اعتقادي به حرم و مشهد حضرت رضا عليه‌السلام نداشتم و گاه مزاحم زائران آن حرم مي‌شدم تا اينكه روزي به هنگام شكار، آهويي دنبال كردم و آن حيوان به ديوار حرم پناه برد. يوزي كه در پي آهو دوانده بودم چون به كنار ديوار رسيد از تعقيب آهو باز ايستاد تا اينكه حيوانك به درون روضه حضرت رفت اما چون به درون حرم رفتم اثري از آن نيافتم. از آن روز با خداي خود عهد بستم كه زائران حضرت رضا عليه‌السلام را نيازارم و به آباداني حرمش بپردازم. پس از آن هرگاه مشكلي برايم پيش مي‌آمد به زيارت حرم حضرت مي‌شتافتم و حاجت خويش را از او مي‌خواستم، چنان كه فرزند پسري خواستم و حاجتم برآورده شد.»

بعد از او نيز ديگر اميران ساماني بر اين امر اهتمام ورزيدند.
غزنويان
شاهي مي‌رود و شاه ديگري بر اريكه مي‌نشيند، در اين تصوير تاريخ. در زمان سلطان محمود به آباداني توس به دليل موقعيت نظامي ـ تجاري‌اش توجه ويژه‌اي شد. الفسوري بن معتز، والي خراسان در زمان سلطان مسعود اولين مناره را براي حرم مطهر ساخت، قنات سناباد را كه خشك شده بود بازسازي كرد، كاروانسرايي ساخت تا زائران خورشيد با پاهاي پينه بسته جايي براي غنودن داشته باشند.
از سلاجقه تا خون سرخ ايراني

سلطان سنجر جوان بخت به تخت نشست. اولين باروي مشهد در اين دوره كشيده شد و آن هم به سبب جنگي بود كه در روز عاشوراي سال ۵۱۰ قمري ميان علويان شهر مشهد با يكي از فقهاي شهر تابران توس رخ داد. اهالي شهر توس با شمشيرهاي آخته به مشهد هجوم آوردند و عده‌اي از مردم مشهد را شهيد كردند. عضدالدين فرامرز علي، بارويي احداث كرد. وي شيعه مذهب بود و ايراني‌نژاد. جايگاه والايش در كنار سلاطين سلجوقي هنوز هم نگاه تاريخ را مبهوت نگاه داشته است.

در آباداني مشهدالرضا(ع) بسيار كوشيد، در زمان او گنبدي بر فراز بقعه نهاده شد. تركان زمرد ملك دختر، خواهرزاده سلطان سنجر ازاره حرم مطهر را با كاشي‌هاي نفيس سنجري با تاريخ اثني عشر و خمس مائه آراست. مسجد بالاسر نيز در زمان وي احداث شد.

از شاه گريزان، خون ما بر شمشير مغول ماند

چه تابي داري اي تاريخ، اي كژپرست و راست‌كش! چه صبري داري بر اين ظلم و جور؟! هر گوشه‌ات خون است. خون سرخ ايراني، خون سرخ بيگناه. ايران مغموم من چگونه تاب آوردي و نمردي از سوگ آن همه انسان مرده بر شمشير مغول؟

از ميان ساداتي كه پس از علويان و ساداتي كه پس شهادت حضرت رضا عليه‌السلام روي به اين شهر آورده بودند، سادات موسوي از همه مقدمتر بودند و تأثير بسياري بر آباداني مشهد بعد از حمله مغول گذاشتند. در آن روزگار سادات هر شهر، بزرگي براي انجام امور صنفي انتخاب مي‌كردند، لقب يا شهرت اين فرد نقيب بود. وجود همين نقبا باعث شد كه مغولها پس از كشتار بسيار از ويران كردن مشهد صرف نظر كنند، در چند دوره همين نقبا بر مشهد حكومت كردند.

شهر مشهد در دست شاهرخ و گوهرشاد (تيموريان)

شهر مشهد تا دوره تيموريان يكي از شهرهاي كم اهميت خراسان بود، اما پس از آنكه شهر تابران توس توسط ميرانشاه پسر تيمور ويران شد و بيشتر مردمش قتل عام شدند، شهر مشهد بزرگترين مركز مسكوني ولايت توس شد.

اهالي تابران شروع به مهاجرت به مشهد كردند. با رسيدن حكومت به شاهرخ پسر تيمور در سال ۸۰۷، وي ابتدا فرزند خويش الغ بيگ سپس فرزند ديگرش بايسنقر را والي و حكمران خراسان غربي با مركزيت مشهد كرد و او آغاز به آباداني اين شهر نمود. مركز حكومت شاهرخ هرات بود، سمرقند (مركز حكومت ماوراء النهر) و مشهد مهمترين شهرهاي قلمرو وي شدند.

شاهرخ چهار باغ را در مشهد ساخت، چهارباغ مركز حكومت خراسان و در واقع كاخ حكومتي بود. همزمان با اقدام شاهرخ، همسرش گوهرشاد يكي از باشكوه‌ترين و بزرگترين مساجد جامع را به نام مسجد جامع گوهرشاد ساخت. اين خانواده هنر دوست نقش خوشي از خويش در اين شهر گذاشته‌اند.

توجه شاهرخ و فرزندانش به مشهد باعث افزايش جمعيت و كمبود آب در پايان سده نهم شد. امير عليشير نوايي وزير كاردان سلطان حسين بايقرا با هزينه شخصي اقدام به حفر كانالي چند فرسخي جهت انتقال آب چشمه گلسب (گيلاس كنوني) از غرب شهر تابران توس به مشهد كرد.

اين اقدام امير نه تنها مضيقه آب را در مشهد برطرف كرد، بلكه باعث آباداني و توسعه روز افزون مشهد در دو قرن بعد شد.
«با پاهاي پياده سلطان تا پابوس سلطان»

غارتگر بودند، ازبكان را مي‌گويم. در خراسان از ترس شمشير ازبكان نمي‌شد سر به بالين گذاشت. شاه تهماسب در سالهاي ۹۴۰ تا ۹۴۲ بارويي نو در مشهد احداث كرد. اين بارو ۹ كيلومتر طول داشت و امنيت چند ساله مردم مشهد را فراهم آورد. شاه تهماسب فرزند شاه اسماعيل و دومين پادشاه صفوي بود.

يكي ديگر از اقدامات شاه تهماسب طلا اندودكردن گنبد حرم مطهر بود، كه ابتكاري جالب و بديع در اسلام به شمار مي‌رود.
شاه عباس متولد و بزرگ شده مشهد بود. در سال ۹۹۵ قمري بر روي كوهسنگي مشهد تاج شاهي ايران بر سر گذاشت. مشهد را از تصرف ۱۰ ساله قوم ازبك آزاد كرد و توجه ويژه‌اي به اين شهر داشت. در سال ۱۰۱۰ قمري پياده از اصفهان به مشهد آمد. مهمترين كار او احداث خياباني به طول تقريبي سه كيلومتر از غرب به شرق مشهد بود. دو دروازه جديد در غرب و شرق خيابان به نامهاي بالا خيابان و پايين خيابان احداث كرد. درون خيابان مزبور كانالي حفر شد و آب چشمه گلسب را كه قبلاً امير عليشير به مشهد منتقل كرده بود به اضافه آب قنات تازه احداث شده از ميان آن جاري ساختند. با اين شرط كه از آب مزبور تا وقتي از دروازه پايين خارج مي‌شود هيچ‌كس براي زراعت و مصارف كلي استفاده نكند.

احداث خيابان چهره مشهد را عوض كرد. آب امكان جمعيت‌پذيري اين شهر را بالا برد و توسعه آن را طي صد و پنجاه سال بعد تا زمان نادرشاه ممكن كرد. شاه عباس در سال ۱۰۲۳ قمري موقوفات كريمانه‌اي را به نگهداري آب مشهد اختصاص داد.

مقبره خواجه‌ربيع به امر شاه عباس تجديد بنا شد. چند تن از دولت مردان وي نيز بناهاي عام المنفعه ديگري در مشهد احداث كردند، كه از آنان مي‌توان به مهدي قلي بيك ميرآخور (باني حمام مهدي قلي بيك مشهور به حمام شاه) اشاره كرد، مهدي قلي بيك سردار و ميرآخور شاه ايران بود كه گنبد مشهور الله وردي خان را ساخت و اينك الله وردي خان خود نيز زير گنبدش خفته است. مشهد به همت شاه عباس و دولتمردان او تبديل به شهري ممتاز شد. بناهاي گنبد سبز و مقبره پير پالاندوز كه به دو تن از عرفاي شيعه مذهب ذهبيه اختصاص دارند، در همان زمان احداث شده‌اند.

تنها در نيمه دوم قرن يازدهم قمري حدود ده مدرسه بزرگ كه هر يك به منزله دانشگاهي بود در مشهد ساخته شد. با افزايش امكانات شهري و همچنين ساخته شدن مدرسه‌ها، سطح علمي مشهد بسيار بالا رفت و تبديل به يك قطب علمي در كشور شد.
از ملك محمود سيستاني تا نادر

مشهد برخلاف ديگر شهرهاي بزرگ قديم تا نيمه قرن دوازده قمري فاقد ارگ بوده است. ارگ‌ها عموماً در مراكز شهرها يا حواشي آنها احداث مي‌شدند و محل استقرار حاكم و نظاميان تحت فرمان آنها بودند. ارگ هر شهر قلب دفاعي آن و آخرين محل مقابله با دشمنان بود. در مشهد حرم حضرت رضا عليه‌السلام نقش قلب دفاعي شهر را ايفا مي‌كرد. در آغاز سده نهم، مشهد حكومت‌نشين شد و شاهرخ چهارباغ را به منظور استقرار حكام احداث كرد. در پايان دوره صفوي افغانها هجوم آوردند، ملك محمود سيستاني نيز مشهد را متصرف شد. ملك محمود در مشهد احساس ناامني مي‌كرد بدان سبب طي دو سال ۱۱۳۶-۱۱۳۵ در سمت دروازه سراب قلعه ارگ را احداث كرد و همين كه سرداران صفوي به مشهد رسيدند، كوچ و بنه خود را برداشته و به داخل قلعه پناه برد.

نادر قلي بيك حاكم ابيورد بود. با كمك شاه تهماسب مشهد را از ملك محمود باز پس گرفت و حاكم خراسان شد. پس از آنكه افغان‌ها را اخراج كرده و به شاهي رسيد. مشهد را مركز حكومت خود قرار داد.

از آنجا كه شهر مشهد محل زندگاني خاندان نادر بود و فرمان‌هاي حكومتي از اين شهر صادر مي‌شد، اين شهر مركز كشور بود. نادر به دارالحكومتي درخور خود نياز داشت. لذا همانند اصفهان در داخل چهارباغ بناي جديدي به نام عمارت هشت بهشت ساخت. بعد از ساختن اين عمارت و افزايش جمعيت مشهد، مشكل كمبود آب جدي شد. نادر آب بند گلستان را به مشهد، چهارباغ و حرم منتقل كرد و سپس باروي شهر مشهد را مرمت كرد.
مشهد شهر بي‌دفاع

خراسان در نيمه اول سده سيزده قمري دستخوش خودسريها و طغيان حكام محلي شد. از سوي ديگر پيدايش كشور افغانستان، جدايي هرات از ايران، حملات منظم ازبك‌ها و پراكنده تركمان‌ها كه غارت خراسان ديگر برايشان تبديل به شغلي موروثي شده بود؛ خراسان را به قهقرا برد، به اين دلايل مشهد فرصت چنداني براي توسعه نداشت.

عباس ميرزا وليعهد ايران كه اينك در حرم قدس رضوي در خاك است، والي خراسان شد. ارگ قاجاري را مرمت كرد و توسعه داد.

اولين كارخانه برق ايران در سال ۱۲۷۹ شمسي بنا به دستور مظفرالدين شاه، از روسيه به قيمت ۸ هزار تومان خريداري شد و تقديم آستان قدس رضوي گرديد. در محل بالا خيابان در كوچه‌اي معروف به چراغ برق نصب و راه‌اندازي شد. در ميان بهت زائران، چشمهاي گشاده‌شان از نور، شعري بر ايوان طلا روي تابلو نوشته شده بود با اين مضمون:

شهي كه شمع حريمش فروغ مشعل و ماه

چراغچي سزد او را مظفرالدين شاه
اولين آب لوله‌كشي در ايران نيز به مسجد گوهرشاد وقف شد، در سال ۱۲۹۴ خورشيدي توسط نيرالدوله (والي خراسان) كه به آب منبع شهرت يافت.

پس از قرارداد آخال ميان ايران و روسيه در سال ۱۲۹۹ قمري خطر هجوم تركمانها تخفيف يافت و اهالي مشهد امكان ساخت خانه بيرون از باره شهر را يافتند.

اين اتفاق به طور جدي از اوايل سده چهارده خورشيدي آغاز شد و اراضي جنوبي شهر تا كوهسنگي تبديل به محل‌هاي مسكوني گرديد.
(پهلوي) يك قدم تا امروز

با تأمين امنيت خراسان، مشهد شروع به رشد كرد و باز با كمبود آب مواجه شد. مصباح السلطنه اقدام به حفر چند رشته قنات در يكي از مناطق پر آب دشت توس يعني روستاي گناباد واقع در پنجاه كيلومتري شمال غرب مشهد و در مجاورت چشمه مشهور گلسب كرد و آب قنات‌ها را با احداث جويي به كوهسنگي منتقل كرد. جوي معروف به «جوي اسدي» يا «آب گناباد» تا حدود سال ۸۰ داراي آب بود.

مردم مشهد هم مانند همه مردم ايران فرياد داد خواهي بر ظلم حاكمان برداشتند و با قطره قطره خون خود با انقلاب را به پيروزي رساندند.

پس از انقلاب شكوهمند اسلامي فضاهاي زيارتي، فرهنگي مشهد به شدت افزايش پيدا كرد. اينك شما را تنها مي‌گذارم، خوش سفري بود با شما از ديروز تا امروز.

و اينك مشهد شهري آبادان، با پيشرفته‌ترين امكانات شهري پذيراي دل‌هاي فسرده زائران است. كبوتران حرمش پرواز مي‌كنند با دل‌هاي دردمند و ابرهاي آسمانش مي‌بارند پا به پاي چشمهاي خيره به گنبد طلايي آقا.

 آثار تاريخي مشهد

حرم امام رضا (ع)

حرم علي بن موسي الرضا، كه با نام مرسوم حرم امام رضا (ع) شناخته مي‌شود، دربرگيرنده آرامگاه هشتمين امام شيعيان در شهر مشهد، ايران است. اين مجموعه در سال ۱۳۹۲ خورشيدي ۷۰ هكتار مساحت داشته و داراي ۲۶ رواق (بناي سرپوشيده) و ۹ صحن (فضاي باز) و ۶ مدخل ورودي به نام بست است.علي بن موسي الرضا در ۱۱ ذيقعده سال ۱۴۸ قمري در مدينه متولد شد و در سن ۵۵ سالگي به دست مامون عباسي كشته شد. در ادب فارسي روضه به معني باغ و گلستان و گلزار است و محل مضجع و در برگيرنده پيكر علي بن موسي‌الرضا را روضه منوره مي‌خوانند. اين مكان شامل فضايي مربع شكل كه مساحت آن ۱۸۹٫۰۳ متر مربع بوده كه از اين فضا ۱۷٫۱۵ متر مربع آن مساحت ضريح مي‌باشد. روضه منوره از طريق چهار صفه بزرگ در چهار جانب به داخل و خارج حرم مرتبط مي‌شود.
سد كارده

اين سد در فاصله ۴۰ كيلومتري شمال مشهد و از كيلومتر ۱۶ جاده كلات به سمت چپ منشعب مي‌گردد. سد از نوع بتني دو قوسي متقارن مخزن و متشكل از ۱۵ بلوك ۱۰ متري با ارتفاع ۶۷ متر از پي و حجم ۳۲ هزار مترمكعب بتن‌ريزي مي‌باشد. حجم آب آن معادل ۳۶ ميليون مترمكعب مي‌باشد. رودخانه كارده با آب دائمي و مناظر زيباي كوهستاني و مجموعه تفريحي دنياي آبي در ساحل سد، يكي از بهترين تفريحگاه‌هاي خوش آب و هواي مشهد مي‌باشد.

غار كارده

روستاي «كارده» در فاصله ۴۸ كيلومتري شمال مشهد واقع گرديده و غار كارده در ۳ كيلومتري آن قرار دارد. در محل مذكور كه موسوم به دره آل است دو غار در دو سمت دره قرار دارند.غار شرقي موسوم به غار اسكلت و غار غربي موسوم به غار كارده است. دهانه غار به صورت يك شكاف سنگي است كه عرض تقريبي آن ۱ تا ۳ متر و طول آن حدود ۱۰۰ متر مي‌باشد.اين غار كاملاً خشك است و پرتگاه‌هايي خطرناك دارد. كوهنوردان، اسكلت‌هايي از انسان مربوط به زمان‌هاي قديم را در درون اين غار مشاهده كرده‌اند.از مشخصه هاي اين غار تعداد زياد راه هاي فرعي است كه هر راه فرعي خود به ۲ تا ۵ شاخه فرعي ديگر منتهي مي شود. همچنين اغلب راه هاي فرعي و اصلي داراي يك ارتفاع هستند و گاها راه اصلي ارتفاع و ورودي كوچكتري از راه هاي فرعي اطراف دارد٬ لذا باتوجه به عدم وجود نشانه گذاري در داخل غار احتمال گم كردن مسير اصلي وجود دارد.

روستاي مج

اين روستا در دامنه كوههاي بلند واقع و از اطراف به روستاهاي مغان، ازغد، مايانات و طرقبه و از سوي ديگر به روستاي تجر، سربرج و سد طرق منتهي مي شود و در ديگر سو به روستاهاي پيوه ژن، زشك و روستاي ديزباد راه مي يابد.جاده اصلي روستا از طرف سيدي مشهد به مسافت ۲۸ كيلومتر در منطقه كوهستاني و روستاي شلگرد عبور مي كند كه در فصل بهار پذيراي جشنواره گل هاي وحشي، شقايق ها و انواع گياهان دارويي است و انبوه مشتاقان طبيعت را به سوي خود مي كشاند. روستاي مج در منطقه اي كوهستاني واقع شده و تپه ماهور و دره هاي زيادي كه در دامنه اين تپه آثار بجا مانده تاريخي روستا بيانگر سكونت مردمان در ساليان دور مي باشد. و همچنين گورستاني قديمي در منطقه وجود دارد كه حكايت از زندگي مردماني قبل از اسلام و بعد از آن مي كند.

روستاي دهسرخ

روستاي دهسرخ در كيلومتر ۴۵ جاده مشهد- نيشابور در ۱۷كيلومتري شهر ملك آباد در مسير عبور امام هشتم حضرت علي ابن موسي الرضا عليه السلام از نيشابور به سمت توس واقع شده است.اين روستا بيش از۲هزار سال قدمت تاريخي دارد و هم اكنون جمعيتي نزديك به هزار نفر دارد. اين روستا متبرك به قدوم حضرت علي ابن موسي الرضا عليه السلام است.ابوالصلت روايت كرده: كه چون امام رضا عليه السلام به دهسرخ رسيدند در زماني كه به نزد مأمون مي رفت گفتند: يابن رسول الله ظهر شده است نماز نمي كنيد پس فرو آمد و آب طلبيد گفتند آب همراه نداريم پس به دست مبارك خود زمين را كاويد آنقدر آب جوشيد كه آنحضرت و هر كه با آن حضرت بود وضو ساختند و اثرش تا امروز باقي است.اكنون مؤمنان و شيفتگان حضرت از اين آب به عنوان تبرك و شفا استفاده مي كنند و باعث شفاي بيماران زيادي شده است.و آن چشمه نام زمزم رضوي را تاج افتخار خود نهاده است.در نزديك آن چشمه محلي به نام مصلاي امام وجود دارد كه محل نماز گذاردن امام رضا عليه السلام و يارانشان بوده است. (لازم به ذكر است اين مصلا نزديك يك متر بالاتر از سطح زمين واقع شده است كه مردم منطقه اين پديده را معجزه اي مي دانند كه كه اين محل متمايز از زمينهاي اطراف مصلاست)در فاصله سيصد متري چشمه و مصلاي امام رضا عليه السلام مرقد مطهرامامزاده سيد عبد العزيز كه از نوادگان سيد الساجدين امام العارفين حضرت علي ابن حسين عليه السلام است؛ واقع شده است كه اخيرا باز سازي شده و زائران زيادي را به خود جذب كرده است. اين بقعه مطهر در بلنداي روستا واقع شده است كه چشم انداز بسيار زيباي به طبيعت دارد.

مجتمع زيست خاور

اولين مجتمع و برج تجاري مشهد داراي معماري داخلي منحصر به فرد با تلفيقي زيبا از معماري ايراني و مدرن با سقف ها و گچ بريهاي بي نظير مي باشد. مساحت زمين ۱۰۰۰۰ متر مربع مي باشد كه در سه طرف آن خيابان واقع شده است و داراي ورودي از سه طرف مي باشد. آپارتمانها و قسمتهاي تجاري چنان طرح ريزي گرديده است تا در آنها براي زندگي و كسب و كار محيط خوش آيندي ايجاد گردد . آپارتمانهاي وسيع و جادار بر روي يك پي چند طبقه اي بنا گرديده اند كه شامل انواع مغازه ها ، رستورانها ي شيك ، مراكز تفريح و پاركينگ مي باشد . تركيب اين مظاهر مختلف در يك مجتمع ، از لحاظ كيفيت ، محيط زيبا و دلپذيري بوجود آورده است كه نسبت به سبك و شيوه موجود كاملا جديد و جالب است .

آرامگاه كلنل محمد تقي خان پسيان

آرامگاه محمد تقي خان پسيان اولين خلبان ايراني در مجاورت آرامگاه نادرشاه افشار و در باغچه شمالي باغ آرامگاه قرار دارد و لوحي سنگي بر آب نصب شده است. محمد تقي خان پسيان از ميهن پرستان جوان و پر شور ايران بود.در سال ۱۳۰۹ هجري شمسي در تبريز متولد شدو در سال ۱۳۲۴ به تهران آمدو پس از پنج سال تحصيل در مدرسه نظام به درجه سلطاني رسيد و پس از آن در جنگ معروف به مصلي،روس ها را شكست فاحشي دادو صيت شهرت ولياقت او از مرزهاي ايران گذشت.در سال ۱۳۳۵ هجري به آلمان رفت و در سال ۳۸ پس از بازگشت به فرماندهي ژاندارمري خراسان در دولت مشير الدوله رسيد. در ذيحجه سال ۱۳۳۹ آزاديخواهان خراسان به رهبري كلنل قيام كردند.اين قيام كه براي كسب استقلال ايران بود،توسط روساي عشاير و به تحريك قوام السلطنه و سپاهيان دولتي ايران مورد هجوم قرار گرفتو كلنل پسيان كه او را در شمارمرداني چون جلال الدين خوارزمشاه و لطفعلي خان زند مي دانند در زد و خورد با اكراد بجنورد در جعفر آباد قوچان به خدعه كشته شد.

مصلي مشهد

بناي مصلي با قدمتي بيش از ۳۵۰ سال در فاصله يك كيلومتري ضلع شرقي ميدان پنجراه پائين خيابان معروف به نواب صفوي در كنار بلوار مصلي واقع است ظاهرا در گذشته اين بنا از نظر موقعيت در مكاني قرار داشته كه نظر هر مسافر يا زائر تازه وارد در عزيمت به مشهد مقدس را از بيرون حصار شهر به سوي دروازه پائين خيابان بخود جلب مي‌نموده است. مصلي از نظر نقشه وطرح كلي ساختمان شامل ايواني مرتفع و دو ايوانچه منتهي به فضاهاي چهار ضلعي در طرفين بصورت قرينه است كه ايوان آن رو به قبله و بر فراز فضاهاي مربع يا رواق گنبدهايي كم خيز بنا شده است. تنها محراب بنا در ديوار انتهايي ايوان رو به قبله ايجاد شده و علاوه بر دارابودن تزئينات متنوع نام معمار حاجي شجاع‌بناي اصفهان در كتيبه پيشاني آن نقش شده است در بخش انتهايي تزئينات لبه طاق ايوان ودر دو سوي آن اشعاري به فارسي با قلم شيواي نستعليق به رنگ زرد بر زمينه آبي نگارش يافته كه ماده تاريخ ايجاد بنا در ابيات آن نهفته است. به استناد اين كتيبه بناي مصلي در زمان شاه سليمان از سلاطين صفويه در سنه ۱۰۸۷ ه. ق بنيان گرديده است.

سد چاليدره

اين منطقه از دره هاي فرعي منطقه طرقبه بوده و يك محيط تفريحي و گردشگري كاملا مجزا را به وجود آورده است. جداره غربي آن، دره اي با قنات خصوصي و باغ مي باشد و اراضي آن منابع طبيعي بوده و شمال آن نيز دره ها و ارتفاعات باير و بكر است. در جداره شرقي نيز علاوه بر جاده نغندر، مجموعه مسكوني فرهنگيان و اراضي تپه ماهوري بكر قرار دارد. شاخص جاذبه گردشگري آن سد خاكي است كه براي آبياري باغ‌هاي اطراف طرقبه استفاده مي شود و داراي امكانات تفريحي مانند قايق پدالي، قايق سواري، ماهيگيري، رستوران و آلاچيق مي باشد. سد چاليدره يك سد خاكي رس است كه بوسيله رودخانه جاغرق پر آب مي شود. اين سد در ابتداي جاده روستاي نغندر و در سمت چپ جاده در دره اي با همين نام ساخته شده است.

روستاي پاژ

روستاي پاژ زادگاه حكيم ابوالقاسم فردوسي در پانزده كيلومتري شمال شهر مشهد در تقاطع جاده كارده به كلات نادري واقع شده است به استناد متون تاريخي و ادبي بر جاي مانده اين روستا زادگاه حكيم ابوالقاسم فردوسي است بطوريكه نگاشته‌اند حكيم حماسه سراي ايران در سال ۳۲۹ يا ۳۳۰ هجري قمري در همين روستا چشم به جهان گشود و در سن ۳۰ سالگي نظم شاهنامه را آغاز و پس از صرف ۳۵ سال اشعار حماسي خود را بنام شاهنامه به پايان رسانيد و به روايت مشهور سال ۴۱۶ ه. ق به ديار باقي شتافت روستاي فعلي پاژ دااري ۸۰۰ هكتار مساحت است كه از مجموع آن حدوداً ۴ هكتار به بخش مسكوني اختصاص يافته است بخشي از فضاي مسكوني روستا در ميان آن و بقيه بر وراي تپه‌اي موسوم به قلعه بلند مكاني كه بنظر مي‌رسد در گذشته محل اصلي و هسته مركزي دهكده پاژ بوده زيرا پيرامون آن تا چندي قبل خندقي وجود داشت كه جهت ممانعت از پيشروي مهاجمين آن را پر از آب مي‌تموده‌اند بجز تپه موجود در فاصله تقريبي پانصد متر از پشته اوليه بلندديگري نمايان است كه در نزد اهالي به قلعه كهنه پاژ معروف است سفالهاي رنگارنگ و لعابدار پراكنده بر روي اين بلندي نشانه اي از تداوم مدنيت پاژ در سدهاي اوليه بعد از اسلام تا قرن نهم و دهم هجري است.

بازار جنت مشهد

اين راسته بازار در گذشته جزيي از محله‌اي بزرگ به شمار مي‌آمد كه در قسمت مرتفع و بلند شهر شامل ارگ شهر و محله حكومتي و اعياني چهار باغ قرار داشت. وضعيت اقتصادي شهر مشهد موجب گرديده تا خانه‌هاي اين راسته به مراكز تجاري تغيير نمايد. امروزه اين مكان يكي از مراكز مهم تهيه پوشاك در اين شهر مي‌باشد.تركيب قديمي اين بازار بسيار براي عابرين اين بازار خوشايند و لذت بخش است و لوكيشن مناسبي براي فيلم برداري است به طور مثال قسمتي از فيلم هرشب تنهايي در اين راسته بازار فيلم برداري شده است.

فرهنگسراي بهشت ( بوستان مفاخر )

ساختمان اين فرهنگسرا متعلق به دوره پهلوي اول ميباشد و در سال ۱۳۱۰ ساخته شده و اولين كاربري آن دبيرستان مستوفي و بعد آن تالار عروسي بوده است.عمارت فرهنگسراي بهشت در غرب بولوار مدرس يا دروازه طلايي و در ضلع جنوبي آن،همچنان استوار است.

آرامگاه ميرزا ابراهيم رضوي

اين آرامگاه متعلق به ميرزا ابراهيم اوّل، دومين و بزرگترين واقف سادات رضوي است كه در سال ۱۰۴۲ ق وفات نمود و هم اينك اين ارامگاه در محله كوهسنگي انتهاي خيابان شهيد بهشتي واقع شده است .وي از اجله‌ي سادات رضوي خراسان در زمان صفويه بوده و نسب شريفش با بيست و يك واسطه به امام‌زاده «ابو جعفر موسي مبرقع»‌ فرزند حضرت جواد (ع) مي‌رسد.مقبره ميرزا ابراهيم واقع در ملك شخصي خود وي در مجاورت مجموعه فرهنگي‌– تفريحي كوهسنگي در دامنه كوه و انتهاي خيابان بهشتي، با منظر ايواني كاشي‌كاري شده جلب‌نظر مي‌نمايد.در صحن مقبره تعدادي از علماي قرن اخير خراسان مدفون هستند. اين فضاي تاريخي ـ فرهنگي بر جاذبه هاي كوهسنگي مشهد افزوده است. مقبره و باغ آن به سادات رضوي مشهد تعلق دارد و ايشان عموماً به زيارت جدّ واقف خود ميروند. بازديد از مقبره ميرزا ابراهيم براي عموم آزاد است.ميرزا ابراهيم در سال ۱۰۳۸ قمرى موقوفات مهمى را در شهرهاى مشهد و رادكان و تربت جام وقف بر اولاد ذكور و اناث خاندان خويش و عامه سادات رضوى ساكن شهر مشهد ( ارض اقدس ) كرده است.موقوفه وى بسيار فعّال است و حدود بيست هزار نفر ( در سال ۱۳۸۱ خورشيدى ) از آن بهره مند مى شوند. اين موقوفه توسط متولى يى از اعقاب خود ميرزا ابراهيم اداره مى شود و درآمد سالانه آن ميان سهم بران توزيع مى گردد.موقوفه ميرزا ابراهيم سبب شده است تا چند هزار خانوار از سادات رضوى ساكن مشهد و اعقاب خاندان واقف در سراسر كشور شجره نسب خويش را تا كنون حفظ نمايند، لذا اقدام وى يكى از پديده هاى فرهنگى مهم شهر مشهد است.

نغندر

روستاي نغندر از توابع بخش طرقبه و در فاصله ۱۰ كيلومتري آن واقع شده است . اين روستاي سرسبز و آباد با چشم اندازهاي طبيعي شگرف در دامنه هاي شمالي بينالود قرار گرفته است .

جاغرق

روستايي ييلاقي جاغرق در ۲۱ كيلومتري شمال غربي مشهد و در فاصله ي ۷ كيلومتري جنوب غربي طرقبه واقع شده است . جاغرق داراي آب و هواي معتدل كوهستاني، باغ هاي ميوه و دره هاي سرسبز و پرآب مي باشد . اين ناحيه اقامتگاههاي موقت و رستوران هايي براي استراحت و تفريح گردشگران دارد.

طرقبه

طرقبه يكي ديگر از گردشگاهها بزرگ و طبيعي مشهد است كه از غرب به كوههاي بينالود و از شمال به كوه تخت رستم محدود مي شود . وجود چشمه سارها و درختان فراوان آن را به صورت نقطه اي بسيار خوش آب و هوا و تفريحي مشهد تبديل نموده است . اين منطقه ييلاقي داراي تابستانهايي با آب و هواي دلپذير و مطبوع است.

سد طرق

اين سد در ۱۴ كيلومتري جنوب شرقي مشهد بر روي رودخانه طرق و در نزديكي بند قديمي طرق قرار دارد. سد طرق از نوع بتوني دو قوسي متقارن است.

آندرخ

روستايي خوش آب و هوا از حومه تبادكان است كه در ۳۲ كيلومتري شمال شرقي مشهد و در مسير كلات نادري واقع شده است . اين مكان يكي از تفرجگاهها و پايگاههاي ورزشي ، ويژه كوهنوردان و صخره نوردان اطراف مشهد است . دره اندروخ با ديواره هاي سنگي بلند احاطه شده و داراي غادي با دهان بزرگ است .

باغ وحش وكيل آباد

در جنوب غربي مشهد و هم جوار با پارك جنگلي وكيل آباد ، باغ وحش وكيل آباد ، تنها باغ وحش مشهد و استان خراسان رضوي قرار دارد . اين باغ وحش داراي حيوانات گوشتخوار ، علف خوار ، آبزي ، خزنده و پرندگان مختلف است.

موزه مردم شناسي و حمام مهدي قلي بيك

موزه مردم شناسي و حمام مهدي قلي‌بيك مشهد در كنار مقبره امير غياث‌الدين ملكشاه در ضلع غربي حرم مطهر واقع درخيابان اندرزگو، در مجموعه تاريخي حمام مهدي قلي‌بيك قرار دارد. اين حمام ،يكي از حمام‌هاي زيباي به جاي مانده از دوره صفوي است كه با قرار گرفتن در كنار مقبره امير ملكشاه (مسجد شاه) و آب‌انبار سرسنگ و راسته بازار سرشور، يك مجموعه تأسيسات شهري را تشكيل داده است.حمام مهدي قلي بيك، از قديمي‌ترين و با ارزش‌ترين حمام‌هاي شهر مشهد و از موقوفات آستان قدس رضوي است كه در مجاورت مقبره امير ملكشاه در محله قديمي سرسنگ، بين بازار سرشور و بازار بزرگ واقع شده و كوچه مجاور آن به كوچه «حمام‌شاه» مشهور است. نام اصلي آن «حمام مهدي قلي‌بيك» بوده، ولي به‌دليل مجاورتش با مقبره امير ملكشاه به «حمام‌شاه» شهرت يافته است كه پس از پيروزي انقلاب نيز به «حمام رضوي» تغيير نام پيدا كرد.براساس وقف‌نامه اين حمام، تاريخ ساخت آن، سال ۱۰۲۷هـ.ق است و واقف آن مهدي قلي‌بيك، ميرآخور شاه‌عباس صفوي، از بازماندگان خانواده امير ارغون اويرات (از نخستين حكام ايران شرقي و خراسان در دوره مغول) بوده است. از اين بنا هيچ كتيبه‌اي برجاي نمانده است و از معمار و سازنده آن خبري در دست نيست.واقف اين حمام، يك قنات نيز براي آن احداث كرده است، با اين شرط كه مازاد آب آن را به مسجد گوهرشاد دهند و اضافه بر آن را صرف امور خيريه كنند و اضافات آن را درنهايت، در زمين‌هاي خارج شهر جاري سازند. بناي اين حمام با گذشت زمان و همچنين دخالت‌هاي غيراصولي، مانند افزودن يك قسمت زنانه جديد به قسمت‌هاي قديمي آن در سال۱۳۵۰ دچار دگرگوني شد و چهره اصلي خود را از دست داد. بناي ياد شده از سال۱۳۶۹ به‌تدريج متروكه شد تا اينكه در سال۱۳۷۶ در فهرست بناهاي تاريخي كشور به ثبت رسيد.بناي حمام مهدي قلي بيك(حمام‌شاه)، پيش از آغاز عمليات مرمتي، شامل بخش‌هاي ورودي، سربينه(رخت‌كن)، گرم‌خانه و سرويس‌ها بود. اما با شروع عمليات باستان‌شناسي و مرمت، فضاهاي جديدي چون هشتي ورودي، شاه‌نشين شمالي(حاكم‌نشين)، حوض هشت ضلعي سربينه، لايه‌هاي زيباي نقاشي (در قسمت سربينه)، كاشي‌هاي ازاره سربينه (از نوع زيررنگي)، هشتي يا ميان در، حوض كف هشتي، خزينه، حوضچه‌هاي تصفيه آب، استخر آب سرد و تنبوشه‌ها (لوله‌هاي سفالي آب‌رساني در معماري سنتي) پيدا شد و طي اين عمليات، مساحت حمام از حدود ۴۰۰مترمربع قبلي به هزار و ۸۷۵ مترمربع رسيد. محوطه ورودي حمام به‌وسيله يك پله، همراه با يك انحناي ملايم، به هشتي كوچكي وصل مي‌شود. با عبور از پنج پله با همان انحنا به سربينه يا رخت‌كن مي‌رسيم كه زيباترين بخش حمام است.در وسط هشتي، حوض كوچكي به چشم مي‌خورد كه به احتمال زياد، مسير برگشت از گرم‌خانه به رخت‌كن بوده و افراد پس از بيرون آمدن از گرم‌خانه، پاي خود را آب مي كشيدند و سپس وارد سربينه مي‌شدند.پس از هشتي وارد گرم‌خانه مي‌شويم. فضاي گرم‌خانه، مربع شكل و داراي چهار ستون در وسط است كه پوشش گنبدي‌شكل سقف، شامل نورگيرها بر روي اين ستون‌ها قرار دارد. در اطراف گرم‌خانه، غرفه‌ها و در قسمت غربي آن، خزينه حمام قرار دارد كه سطح همه آن‌ها كمي از كف گرم‌خانه بلندتر است. در كف خزينه، ديگ‌هاي مسي بزرگي براي گرم كردن آب ديده مي‌شود. در دو طرف خزينه دو اتاق وجود دارد كه يكي از آن‌ها مربوط به حوضچه‌هاي تصفيه آب بوده و طي عمليات بازسازي برداشته شده است.بناي حمام مهدي قلي‌بيك كه با گذشت چهار قرن از ساخت اين گنجينه هنري، هنوز اصالت آن محفوظ مانده است، با گذشت زمان و نبود مراقبت و همچنين دخالت‌هاي غيراصولي، دچار آسيب‌هاي جدي شده بود كه در سال۱۳۷۸ توسط معاونت فني و عمراني موقوفات آستان قدس رضوي، زيرنظر كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري خراسان رضوي و با اعتبار سازمان عمران و توسعه حريم حرم امام رضا(ع) بازسازي شد و درنهايت در اختيار سازمان كتابخانه‌ها، موزه‌ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي قرار گرفت و به موزه مردم‌شناسي تغيير كاربري داد.

تپه باژ

روستاي پاز يا پاژ يا فاز يا باژ نام روستايي است در حدود ۲۰ كيلومتري جاده مشهد به كلات.

اين روستا در واقع زادگاه ابوالقاسم فردوسي؛ بزرگ شاعر حماسه سراي ايران نيز است. در واقع روستاي باژ روي تپه باستاني قرار گرفته كه آثار و بقاياي اين تپه در ۳ قسمت مجزا قابل مشاهده است.اين تپه در دل خود بقايايي از تمدن‌هاي مختلف دوره پارت و اسلامي نهفته داشت، اما به علت بي‌توجهي مسئولين و همچنين بي‌اطلاعي اهالي روستا و علاوه بر اين‌ها، حجوم غارتگران ميراث تاريخي ايران، به تلي از خاك تبديل شده است.علي‌رغم اينكه تپه باژ در تابستان سال ۱۳۵۷ كشف و شناسايي شد، اين محوطه تاريخي در سال ۱۳۷۹ به ثبت آثار ملي رسيد.تپه باژ در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان ميراث فرهنگي با شماره ۳۲۴۱ در فهرست آثار ملي يران به ثبت رسيد.

منطقه ييلاقي شانديز

منطقه شانديز واقع در ۳۸ كيلومتري غرب شهر مشهد از ديرباز به عنوان يكي از ييلاقات دشت توس مورد توجه بوده و در گذشته نيز راه كاروانروي تابستاني مسير شانديز به توس از پستي و بلندي‌هاي همين منطقه عبور مي‌كرده است. امروزه محور گردشگري شانديز را علاوه بر ويراني كه جنبه تاريخي دارد و داراي مزار و رباطي كهن مي‌باشد، روستاهاي سرآسياب، ارچنگ، خادر، شانديز، ابرده پايين، ابرده بالا و زشك تشكيل مي‌دهد. ورود به اين محور از امتداد بلوار وكيل‌آباد ممكن است. رودخانه‌ها و دره‌هاي متعدد شانديز اقليم متنوع و چشم‌اندازهاي زيبايي از طبيعت را به بيننده عرضه مي‌كند. درختان و درخچه‌هاي غيرمثمر در منطقه شامل چنار، سپيدار، اشن، ارغوان و ارس است و از گونه‌هاي شاخص حيات‌وحش آن مي‌توان به گوسفند وحشي، گراز، گرگ و… اشاره كرد، همينطور هدهد، توكاي سياه، دم جنبانك و… در فهرست پرندگان اين منطقه قرار دارد. رودخانه‌هاي پر آب منطقه سبب پراكنش درختان، وجود باغ‌هاي انبوه، مناظر متنوع و آب و هوايي مطبوع شده‌اند كه همواره مورد استقبال ساكنان شهر مشهد و گردشگران منطقه واقع مي‌شود. علاوه بر آن زائرين بارگاه حضرت رضا(ع) براي گذران اوقات به اين مكان مي‌آيند و اين استقبال روز افزون گردشگران طبيعت نشانگر قابليت‌هاي طبيعي منطقه براي گسترش فعاليت‌هاي گردشگري است. در ابتداي ورود به شانديز فروشگاه‌هايي ديده مي‌شود كه به عرضه صنايع دستي از جمله پوستين، گليم، ظروف سنگي هركاره و… اشتغال دارند. پارك شهر شانديز از اماكني است كه فضاي مطلوبي را براي استراحت موقتي خانواده‌ها به گردشگران و دوستداران طبيعت ارايه مي‌دهد. قابليت‌هاي شانديز آن را به عنوان يك منطقه نمونه بين‌المللي گردشگري در كشور معرفي نموده است.

آرامگاه فردوسي

آرامگاه حكيم ابوالقاسم فردوسي توسي در ميان باغي مصفا به فاصله ۲۰ كيلومتري شمال شهر مشهد واقع شده است.ساختمان فعلي آرامگاه از شيوه معماري هخامنشي به ويژه آرامگاه كوروش الهام گرفته است. نماي بيروني بنا شامل عناصر تزئيني هخامنشي به خصوص ستون ها و سرستون ها است و اشعاري كه بر اضلاع چهارگانه بنا نگاشته شده از حكيم فردوسي و معرف انديشه و شخصيت وي مي‌باشد. بخش فوقاني بنا بصورت مجوف و توخالي ساخته شده و فضاي داخلي آن نيز علاوه بر الهام گرفتن از معماري دوه اشكاني شامل ۲۰ ستون مرمري در پائين و ۸ ستون در بخش فوقاني است. در بخش هايي از آرامگاه نيز ديوارنگاره‌هايي از فريدون صديقي نصب گرديده كه نمايش صحنه هايي از روايات شاهنامه است.

موزه آرامگاه نادري

موزه نادري در قسمت اصلي بناي يادبود آرامگاه نادرشاه افشار در دو تالار به منظور معرفي آثار تاريخي اين دوره شكل گرفته است. چشم‌انداز خارجي بنا تنديس نادرشاه سوار بر اسب به همراه تني چند از سربازانش بر فراز يك حجم سنگي مرتفع توسط مجسمه ساز شهير ايراني زنده ياد استاد ابوالحسن صديقي ساخته شده است.تالار شماره ۱: اين تالار به انواع سلاح‌هاي دوره افشاريه، تابلوهاي نقاشي از نادر و صحنه هاي جنگ،‌ وسايل سواركاري مانند زين سو برگ اسب از دوره افشاريه تا قاجاريه، چند نسخه خطي ساز جمله تاريخ جهانگشاي نادري و دو شمشير متعلق به نادر اختصاص دارد كه روي يكي كلمه السلطان نادر حك شده و روي ديگر يك بيت شعر طلاكوب شده است. اين شمشير در دشت مغان به سال ۱۱۴۸ هجري در روز تاجگذاري نادر از طرف ملت ايران به وي هديه شده است.تالار شماره ۲: اين تالار در سال ۱۳۷۳ به مجموعه اضافه شد و در آن انواع سكه ظروف و ديگر اشياي اهدايي از دوره صفويه تا معاصر به نمايش درآمده است.